بی تو این شهر برایم قفسی دلگیر استشعر هم بی تو به بغضی ابدی زنجیر استآنچنان میفشرد فاصله راه نفسمکه اگر زود، اگر زود بیایی دیر استرفتنت نقطهی پایان خوشیهایم بوددلم از هرچه و هر کس که بگویی سیر استسایهای مانده ز من بی تو که در آینه همطرح خاکستریش گنگترین تصویر استخواب دیدم که برایم غزلی میخواندیدوستم داری و این خوبترین تعبیر استکاش میبودی و با چشم خودت میدیدیکه چگونه نفسم با غم تو درگیر استتارهای نفسم را به زمان میبافمکه تو شاید برسی حیف که بی تاثیر استسوگل مشايخي بخوانید, ...ادامه مطلب