من به یادت هر صبح
جام ِمی از لب ِ خورشید جهان
می نوشم.
و به آهنگ ِسحر می رقصم.
این چه شوقی ست.
که در بوسه ی هر غنچه به لب های نسیم
پشت آواز چکاوک بر یاس
روی لغزیدن انگشت علف
بر تن دشت
میبرد خاطرِ دل را تا تو
صبح من باز
تو را میجوید.
برچسب : نویسنده : nelkea بازدید : 25 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1402 ساعت: 17:18
من به یادت هر صبح
جام ِمی از لب ِ خورشید جهان
می نوشم.
و به آهنگ ِسحر می رقصم.
این چه شوقی ست.
که در بوسه ی هر غنچه به لب های نسیم
پشت آواز چکاوک بر یاس
روی لغزیدن انگشت علف
بر تن دشت
میبرد خاطرِ دل را تا تو
صبح من باز
تو را میجوید.
برچسب : نویسنده : nelkea بازدید : 32 تاريخ : سه شنبه 19 دی 1402 ساعت: 12:43
من به یادت هر صبح
جام ِمی از لب ِ خورشید جهان
می نوشم.
و به آهنگ ِسحر می رقصم.
این چه شوقی ست.
که در بوسه ی هر غنچه به لب های نسیم
پشت آواز چکاوک بر یاس
روی لغزیدن انگشت علف
بر تن دشت
میبرد خاطرِ دل را تا تو
صبح من باز
تو را میجوید.
برچسب : نویسنده : nelkea بازدید : 35 تاريخ : سه شنبه 12 دی 1402 ساعت: 18:53
من به یادت هر صبح
جام ِمی از لب ِ خورشید جهان
می نوشم.
و به آهنگ ِسحر می رقصم.
این چه شوقی ست.
که در بوسه ی هر غنچه به لب های نسیم
پشت آواز چکاوک بر یاس
روی لغزیدن انگشت علف
بر تن دشت
میبرد خاطرِ دل را تا تو
صبح من باز
تو را میجوید.
برچسب : نویسنده : nelkea بازدید : 50 تاريخ : پنجشنبه 7 دی 1402 ساعت: 13:26