دفتری بود كه گاهی من و تو
می نوشتیم در آن
از غم و شادی و رویاهامان
از گلایه هایی كه ز دنیا داشتیم
من نوشتم از تو:
كه اگر با تو قرارم باشد
تا ابد خواب به چشم من بی خواب نخواهد آمد
كه اگر دل به دلم بسپاری
و اگر همسفر من گردی
من تو را خواهم برد تا فراسوی خیال
تا بدانجا كه تو باشی و من و عشق و خدا!!!
تو نوشتی از من:
من كه تنها بودم با تو شاعر گشتم
با تو گریه كردم
با تو خندیدم و رفتم تا عشق
نازنیم ای یار
من نوشتم هر بار
با تو خوشبخترین انسانم…
ولی افسوس
مدتی هست كه دیگر نه قلم دست تو مانده است و نه من!!! گل مر يم...
ما را در سایت گل مر يم دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : nelkea بازدید : 165 تاريخ : پنجشنبه 25 شهريور 1395 ساعت: 9:19