♥ ♫ ♥ .*¨`*•♫•..*¨`*•♫•..*¨`*•♫•. ♥ ♫ ♥

ساخت وبلاگ


.



..

 


نگاه کن تمام هستیم خراب میشود

شراره ای مرا به کام میکشد مرا به اوج میبرد
مرا به دام میکشد
نگاه کن
تمام اسمان من پر ازشهابمیشود...


ღ`°•.¸✿¸.•`♥ ✿ ♥ `°•.¸✿¸.•°`ღ

 سرود سبز علفها
نسیم سرد سحرگاه
 صفای صبح بهاران
میان برگ درختان
 و خاک و نم نم باران
 و عطر پاک خاک
و عطر خاک رها روی شاخه نمناک
 و قطره قطره باران بود
به روی گونه من
 خیس بودم از باران
که می شکفت
 گل صداقت صبح از میان نیزاران
 تمام باغ و فضا سبز
دشت و دریا سبز
در آن دقایق غربت
میان بیم و امید
 حریر صبح مرا لحظه لحظه می پوشید
در آن تجلی روح
 نگاه می کردم.....
 به آن گذشته دردآلود
به آن گذشته خوش آغاز
به آن گذشته بدفرجام
به قلب سنگی آن مرمر بلند اندام
زلال زمزمه از چشم لبم رویید
صفای باطن من در میان زمزمه بود
صدای بارش باران که نرم می بارید
و ناز بارش ابری که گرم می بارید
 و در طراوت هر قطره قطره باران
در آن تلالو سبزینه
 در علفزاران
فروغ طلعت صبح آن طلوع صادق را ستایشی کردم
رها نسیم سبک سیر سبزه زاران بود
 زلال زمزمه ها بود
سپیده بود و نرم باران بود
سپیده بود و من و یاد با تو بودنها
 سپیده چون تو گل تارک بهاران بود
ღ`°•.¸✿¸.•`♥ ✿ ♥ `°•.¸✿¸.•°`ღ

هر چند
شب با تمام توش و توان وصلابتش
بر سرزمین تب زده آویخت
دیدم
سیما
ی صبحگاهی
از سر بلندترین کوهها
 فرو میریخت
گفتم:
 امید من!
برخیز و خواب را...
برخیز و باز روشنی آفتاب را...

..............................

چند گویم من از جدایی ها

هان چه حاصل از آشنایی ها
گر پس از آن بود جدایی ها
من و با تو، چه مهربانی ها
تو و بامن، چه بیوفایی ها
من و از عشق راز پوشیدن
تو و با عشوه خودنمایی ها
در دل سرد سنگ تو نگرفت
 آتش این سخنسرایی ها
چشم شوخ تو طرفه تفسری ست
 کارا به بی حیایی ها
مهر روی تو، جلوه کرد و دمید
 در شب تیره روشنایی ها
گفته بودم که دل به کس ندهم
تو ربودی به دلربایی ها
 چون در ایینه روی خود نگری
 می شوی گرم خودستایی ها
موی ما هر دو شد سپید وهنوز
تویی و عاشق آزمایی ها
 شور عشقت شراب شیرین بود

ای خوشا شور آشنایی ها

ღ`°•.¸✿¸.•`♥ ✿ ♥ `°•.¸✿¸.•°`ღ

هر کس بد ما به خلق گوید
ما چهره دل نمی خراشیم
 ما خوبی او به خلق گوییم
 تا هردو دروغ گفته باشیم


GB BILD

ღ`°•.¸✿¸.•`♥ ✿ ♥ `°•.¸✿¸.•°`ღ

دلم برای کسی تنگ است
 که آفتاب صداقت را
به میهمانی گلهای باغ می آورد
و گیسوان بلندش را به بادها می داد
و دستهای سپیدش را به آب می بخشید
دلم برای کسی تنگ است
 که چشمهای قشنگش را
به عمق آبی دریای واژگون می دوخت
 وشعرهای خوشی چون پرنده ها می خواند
دلم برای کسی تنگ است
 که همچو کودک معصومی
دلش برای دلم می سوخت
و مهربانی را نثار من می کرد
 دلم برای کسی تنگ است
که تا شمال ترین شمال
 و در جنوب ترین جنوب
 همیشه در همه جا آه با که بتوان گفت
که بود با من و
یوسته نیز بی من بود
و کار من ز فراقش فغان و شیون بود
 کسی که بی من ماند
کسی که با من نیست
 کسی .... دگر کافی ست


  ✿¸.•°`ღ`°•.¸✿¸.•`♥ ✿ ♥ `°•.¸✿¸.•°`ღ`°•.¸✿

ریسمانِ پاره را می توان دوباره گره زد


دوباره دوام می آورد

اما هر چه باشد ریسمانِ پاره ای است.

شاید ما دوباره همدیگر را دیدار کنیم

اما در آن جا که ترکم کردی

هرگز دوباره مرا نخواهی یافت!

  ✿¸.•°`ღ`°•.¸✿¸.•`♥ ✿ ♥ `°•.¸✿¸.•°`ღ`°•.¸✿



گل من ، پرنده ای باش و به باغ باد بگذر.

مه من ، شكوفه ای باش و به دشت آب بنشین.

گل باغ آشنایی ، گل من ، كجا شكفتی

كه نه سرو می شناسد

نه چمن سراغ دارد؟

نه كبوتری كه پیغام تو آورد به بامی

نه به دست مست بادی خط آبی پیامی.

نه بنفشه یی،

نه جویی

نه نسیم گفت و گویی

نه كبوتران پیغام

نه باغ های روشن!

گل من ، میان گلهای كدام دشت خفتی؟

به كدام راه خواندی

به كدام راه رفتی؟

گل من

تو راز ما را به كدام دیو گفتی؟

كه بریده ریشه مهر، شكسته شیشه ی دل.

منم این گیاه تنها

به گلی امید بسته.

همه شاخه ها شكسته.

به امیدها نشستیم و به یادها شكفتیم.

در آن سیاه منزل،

به هزار وعده ماندیم

به یك فریب خفتیم...


  ✿¸.•°`ღ`°•.¸✿¸.•`♥ ✿ ♥ `°•.¸✿¸.•°`ღ`°•.¸✿


سلام ، حال همه ما خوب است ،

ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور ،

كه مردم به آن شادمانی بی سبب می گویند .

با این همه عمری اگر باقی بود ، طوری از كنار زندگی می گذرم

كه نه زانوی آهوی بی جفت بلرزد نه این دل ناماندگار بی درمان !

تا یادم نرفته است بنویسم ، حوالی خوابهای ما سال پربارانی بود .

می دانم همیشه حیاط آنجا پر از هوای تازه بازنیامدن است

اما تو لااقل ، حتی هر وهله ، گاهی ، هر از گاهی

ببین انعكاس تبسم رویا ، شبیه شمایل شقایق نیست!

راستی خبرت بدهم ؛ خواب دیده ام خانه ای خریده ام

بی پرده ، بی پنجره ، بی در ، بی دیوار . . . هی بخند !

بی پرده بگویمت ، فردا را به فال نیك خواهم گرفت

دارد همین لحضه یك فوج كبوتر سپید ، از فراز كوچه ما می گذرد

باد بوی نامه های كسان من می دهد

یادت می آید رفته بودی خبر از آرامش آسمان بیاوری ! ؟

خبرت خوش باد !

نامه ام باید كوتاه باشد ، ساده باشد ، بی حرفی از ابهام و آینه ،

از نو برایت می نویسم

حال همه ما خوب است

امـــــا تـــــو بــــــاور مــــــكـــن ! !


  ✿¸.•°`ღ`°•.¸✿¸.•`♥ ✿ ♥ `°•.¸✿¸.•°`ღ`°•.¸✿


ای دیر بدست آمده بس زود برفتی

آتش زدی اندر من و چون دود برفتی


چون آرزوی تنگدلان دیر رسیدی

چون دوستی سنگدلان زود برفتی


زان پیش که در باغ وصال تو دل من

از داغ فراق تو بر آسود برفتی


ناگشته من از بند تو آزاد بجستی

نا کرده مرا وصل تو خشنود برفتی


آهنگ به جان من دلسوخته کردی

چون در دل من عشق بیفزود برفتی



  ✿¸.•°`ღ`°•.¸✿¸.•`♥ ✿ ♥ `°•.¸✿¸.•°`ღ`°•.¸✿




.*با تو لبریزم از احساسی خوب
با تو سرشارم از ایمانی پاک
با تو که مثل من تب زده باز
شوق دیدن داری،
با دلی خسته از این فاصله ها
همچو من شور رسیدن داری
نازنینم،
بر زبانم همه جا نام تو جاری شده است
در خیالم همه شب یاد تو می بندد نقش
من چه خرسندم از این نعمت خوب
تو چه دلشادی از این لحظه ناب
با تو ای خوب ترین خوب جهان
با تو ای ناب ترین شعر زمان
به همه مردم این شهر نشان خواهم داد
با تو خوشخت ترین انسانم ...¨

`*•♫•..*¨`*•♫•..*¨`*•♫•.



"همیشه سکوت نشانه ی تایید حرفِ طرف مقابل نیست ، گاهی نشانه ی

قطع امید از سطح شعور اوست. "

  ♥ `°•.¸✿¸.•°`ღ`°•.¸✿
ای با من و پنهان چو دل از دل سلامت می کنم
تو کعبه ای هر جا روم قصد مقامت می کنم
هر جا که هستی حاضری از دور در ما ناظری
شب خانه روشن می شود چون یاد نامت می کنم
گه همچو باز آشنا بر دست تو پر می زنم
گه چون کبوتر پرزنان آهنگ بامت می کنم

♥ `°•.¸✿¸.•°`ღ`°•.¸✿



گاهی پروانه ها هم
اشتباه عاشق میشوند
بجای شمع
گرد چراغهای بی احساس خیابان میمیرند …!

♥ `°•.¸✿¸.•°`ღ`°•.¸✿

احساس تو چون طراوت باران است
 بر زخم شکوفه های گل درمان است
هر وقت که در هوای تو می چرخم
 انگار نفس کشیدنم آسان است . . .

.*¨`*•♫•..*¨`*•♫•..*¨`*•♫•.

امشب دلم از آمدنت سرشار است
 فانوس به دست کوچه دیدار است
آنگونه تو را در انتظارم که اگر
 این چشم بخوابد ، آن یکی بیدار است

.*¨`*•♫•..*¨`*•♫•..*¨`*•♫•.

هر دم به بهانه ای تو را یاد کنم
 افسرده دلم به یاد تو شاد کنم
بی تو دل من چو کلبه ای خاموش است
 با یاد تو این خرابه آباد کنم . . .

.*¨`*•♫•..*¨`*•♫•..*¨`*•♫•.

 
آنقدر مرا از رفتنت نترسان ، قرار نیست همیشه بمانیم !
روزی همه رفتنی اند ، ماندن به پای کسی معرفت میخواد نه بهانه !

.*¨`*•♫•..*¨`*•♫•..*¨`*•♫•.

  
می نویسم از تو ای زیبای من
می سرایم از تو ای رویای من
ای نگاهت سبزتر از سبزه زار
 می نویسم بی قرارم بی قرار

.*¨`*•♫•..*¨`*•♫•..*¨`*•♫•.

شکسته این جماعت بال ما را
 پریشان کرده ماه و سال ما را
تو هم ای بی وفا از ما بریدی
 نمی پرسی دگر احوال مارا

.*¨`*•♫•..*¨`*•♫•..*¨`*•♫•.

با یاد تو این ستاره ها رنگی بود
 این دفتر خاطرات من سنگی بود
از درس کلاس عاشقی سهمم باز
 یک زنگ فقط دوری و دلتنگی بود . .

.*¨`*•♫•..*¨`*•♫•..*¨`*•♫•.
تا نباشد جدایی ها
 کس نداند قدر یاران
کویر خشک می داند
بهای قطره ی باران....

.*¨`*•♫•..*¨`*•♫•..*¨`*•♫•.

دیگری جز تو مرا این همه آزار نکرد
آنچه کردی تو به من هیچ ستم کار نکرد . . .

.*¨`*•♫•..*¨`*•♫•..*¨`*•♫•.


رفتی و ندیدی که چه محشر کردم
بااشک تمام کوچه را تر کردم
دیشب که سکوت خانه دق مرگم کرد
وابستگی ام را به تو باور کردم . . .

.*¨`*•♫•..*¨`*•♫•..*¨`*•♫•.

گوش تا گوشه ی صحرا تو بخواب و نهراس
 شیرها خاطرشان هست که آهوی منی . . .

.*
.*¨`*•♫•..*¨`*•♫•..*¨`*•♫•.¨`*•♫•..*¨`*•♫•..*¨`*•♫•.

 پاییز و سکوت و خانه ی سنگی من
برگان فرو ریخته ی رنگی من
کوه و در و دشت و دره ها فاصله ها
تصویر تو و غروب دلتنگی من

.*¨`*•♫•..*¨`*•♫•..*¨`*•♫•.

•.باران سپیده میچکد بر بامم
راز گل سرخ میدهد الهامم
من در  نت هر ترانه ای در پرواز
با بال و پر لطیف و زرین فامم

.*¨`*•♫•..*¨`*•♫•..*¨`*•♫•.

در دشتی پر از ستاره افسونم کرد
امواج جنون به بوسه در خونم کرد
هنگام سفر کنار یک برکه سبز
با برق نگاه بید مجنونم کرد

.*¨`*•♫•..*¨`*•♫•..*¨`*•♫•.

عشق عالم ما شمیم دریا دارد
زیبایی ناتمام گلها دارد
بر خیز و بیا که پر به توفان بزنیم
بودن به شدن همیشه معنا دارد


.*¨`*•♫•..*¨`*•♫•..*¨`*•♫•.

رنگین و زلال در شب بارانم
خورشید جوانه می زند در جانم
مانند گلی به زیر یک فواره
در رقص به قله سحرگاهانم

.*¨`*•♫•..*¨`*•♫•..*¨`*•♫•.

آیینه یک ترنمی بی مرزم
بر جنگل سبز مهر من میورزم
آن برکه عاشقم که با دیدن ماه
در نیم شبان به ناگهان می لرزم

.*¨`*•♫•..*¨`*•♫•..*¨`*•♫•.

گلها که چنین بهار روح انگیزند
پاییز که شد به خاکها می ریزند
بعضی به جهان ترانه خوان بعد از مرگ
چون شاخه پر شکوفه بر می خیزند

.*¨`*•♫•..*¨`*•♫•..*¨`*•♫•.

ديشب به میخانه شدم از تو چه پنهان
مست از دو سه پیمانه شدم از تو چه پنهان

در جستجوی باده فروشی که خرد دل
میخانه به میخانه شدم از تو چه پنهان

گم کرده ره خانه ز هر شحنه که دیدم
در جستجوی خانه شدم از تو چه پنهان

بر گِرد سر شمع دل افروز عزیزی
گردیدم و پروانه شدم از تو چه پنهان

بیگانه ی بیگانه ز هوش و خرد خویش
دیوانه ی دیوانه شدم از تو چه پنهان

یک عمر شدی همدم بیگانه نهانی
یک شب ز تو بیگانه شدم از تو چه پنهان....


تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك www.bahar22.com

ای خوشا ان دل که ازاری نمی اید از او

غیر کار عاشقی کاری نمی اید از او

گر زما دوری کند ان خرمن گل دور نیست

همدمی با هر خس وخاری نمی اید از او

خوی شمع بی زبان دارددل افسرده ام

سوز اما ناله ای زاری نمی اید از او

همچو گل از سوز تب گر جان دهد بیمار ما

زحمت جان پرستاری نمی اید از او

گر طبیب عقل اعجاز مسیحا میکند

از چه درمان دل زاری نمی اید از او

جان سر برگ سفر دارد که از این بیشتر

بار خاطره ها شدن باری نمی اید از او

خوی اتش بیگنه سوزی بود اما رهی

اذری دارد که ازاری نمی اید از او




  ♥ ♫ ♥  در ميكده باز است  ♥ ♫ ♥


المنه لله که در میکده باز است

زان رو که مرا بر در او روی نیاز است

خم‌ها همه در جوش و خروشند ز مستی

وان می که در آن جاست حقیقت نه مجاز است

از وی همه مستی و غرور است و تکبر

وز ما همه بیچارگی و عجز و نیاز است

رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم

با دوست بگوییم که او محرم راز است

شرح شکن زلف خم اندر خم جانان

کوته نتوان کرد که این قصه دراز است

بار دل مجنون و خم طره لیلی

رخساره محمود و کف پای ایاز است

بردوخته‌ام دیده چو باز از همه عالم

تا دیده من بر رخ زیبای تو باز است

در کعبه کوی تو هر آن کس که بیاید

از قبله ابروی تو در عین نماز است

ای مجلسیان سوز دل حافظ مسکین

از شمع بپرسید که در سوز و گداز است

.............................
ღ ღ گاهی دلم می‌سوزدღ ღ


که چقدر می‌توانیم مهربان باشیم و نیستیم!
چقدر می‌توانیم باگذشت باشیم و نیستیم!

گاهی دلم می‌سوزد
که چقدر می‌توانیم کنار هم باشیم و از هم فاصله می‌گیریم!
چقدر می‌توانیم کنار هم بخندیم اما اشک یکدیگر را در می‌آوریم!

گاهی دلم می‌سوزد
که چقدر می‌توانیم حرف‌های قشنگ بزنیم و نمی‌زنیم!
چقدر می‌توانیم دل به‌دست آوریم اما دل می‌سوزانیم!

گاهی دلم می‌سوزد
که چقدر می‌توانیم شاد باشیم اما غمگینیم!
چقدر می‌توانیم امیدوار باشیم اما نومیدیم!

گاهی دلم برای عشق می‌سوزد که منتظر می‌ماند!
تا عاشقانه بیاییم بدون توقع و انتظار،
اما ما باز هم…

آری گاهی دلم می‌سوزد…

♥ ♥ ღ ღ ♥ ♥

در جهان ، یك ارزش والا وجود دارد
و آن آگاهي است

و يك گناه
و آن نادانی و نا آگاهی است.

و در اين میان ، باز بودن و بسته بودن چشم ها،
... تنها تفاوت ميان انسان هاي آگاه و نا آگاه است

♥ ♥ ღ ღ ♥ ♥

♥ ♥خدای من♥ ♥
خدایی که من به آن معتقدم نیازی به عبادت و سجده من ندارد.

خدایی که من میپرستم من را مجبور نکرده ۵ بار در روز یا هر یکشنبه سر ساعات معینی به تعریف و تمجید از او بپردازم.
خدایی که من میشناسم نیازی به گرسنگی و تشنگی کشیدن من ندارد.
خداییست که بر سر تعداد پیروانش با کسی رقابت ندارد.
خداییست که از من نمیخواهد سر دشمنان او را از تن جدا کنم.
خدایی که از من نمیخواهد بی باوران به او را اعدام کنم.
خدایی که برای نزدیک شدن به او لازم نیست وارد ساختمان خاصی بشوم.
خدایی که بین خود و من انسان دیگری را واسطه قرار نداده!
خدایی که به دستگاه تبلیغاتی، مالیات گیری، جنگ، لشگرکشی و کشور گشایی احتیاجی ندارد

خدایی که برای ارتباط با او نیاز به دانستن زبان خاصی نیست.
خدایی که قوم و نژاد خاصی را محبوب و یا منفور خود قرار نداده.
خدایی که به من نگفته چه بپوشم چه بنوشم و با چه کسی معاشرت کنم.
این خدا لزوما خدای مورد باور تو نیست و از من خواسته او را بر کسی تحمیل نکنم… فقط امیدوارم خدای تو هم شبیه به خدای من باشد.
این خدا تنها از من یک چیز خواسته: انسان خوبی باش و به دیگر همنوعانت بدی نکن!

♥ ♥ ღ ღ ♥ ♥
مهربانی در گفتار ، اعتماد می آفریند.

مهربانی در اندیشه، بصیرت می آفریند.

مهربانی در بخشش ، عشق می آفریند.

عشق سر چشمه ی آینده است

پس سعى کن به عالم هستى عشق بورزى

.................
♥ ♥ ღ ღ ♥ ♥
به گرگ گفتند تو را چـوپـانی داده اند، بـگـریست. گفتند چرا گـریـی؟ گفت ترسم دروغ باشد.

♥ ♥ ღ ღ ♥ ♥
من برای نبرد با تاریکی شمشیر نمیکشم.
چراغ می افروزم.

♥ ♥ ღ ღ ♥ ♥

يك نفر گفت به من,خانه دوست كجاست

من نگاهش كردم,گفتمش چشم شماست؟

خنده اي كرد و گذشت,آنطرف تر ايستاد

بر تن باد نوشت,خانه اش قلب شماست....

 ♥ ♥ ღ ღ ♥ ♥
نازنينم...عشق آلوچه نیست که بهش نمک بزنی دختر همسایه نیست که بهش چشمک بزنی غذا نیست که بهش ناخنک بزنی رفیق نیست که بهش کلک بزنی یادت باشه که عشق مقدسه...
 باید صادق باشی تا عشق واقعی رو با تمام وجودت دریابی زیبایی یه عاشق باید از چشماش دیده بشه به خاطر این که چشماش دروازه ی قلبش هستند، جایی که منزلگه عشق میتونه باش...

♥ ♥ ღ ღ ♥ ♥
گلستان سعدي - در فوايد خاموشي

دوعاقل را نباشد کين وپيکار
نه دانايي ستيزد با سبکسار

اگر نادان به وحشت سخت گويد
خردمندش به نرمي دل بجويد

دوصاحبدل نگهدارند مويي
هميدون سرکشي آزرم جويي

وگر بر هر دوجانب جاهلانند
اگر زنجير باشد بگسلانند

يکي را زشتخويي داد دشنام
تحمل کرد و گفت اي خوب فرجام

بتر زانم که خواهي گفت آني
که دانم عيب من چون من نداني......


♥ ♥ ღ ღ ♥ ♥



دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
 کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
گفت: «یافت می‌نشود جسته‌ایم ما  
 گفت: آنک یافت می‌نشود، آنم آرزوست

♥ ♥ ღ ღ ♥ ♥

هيچ درنده اى هم جنس خود ندرد ,,در غم از دست دادنش غمگين گردد..
پس چرا تو همنوع خود بدرى ,,و شاد گردى اى انسان!!
♥ ♥ ღ ღ ♥ ♥


دل که رنجد از کسی خرسند کردن مشکل است
شیشه بشکسته را پیوند کردن مشکل است
بار حمالان به دوش خود کشیدن ننگ نیست
زیر بار منت نامرد رفتن مشکل است
دوستی با هر که کردم خصم مادرزاد شد
...آشیان هر جا نهادم لانه صیاد شد
آن رفیقی که با خون جگر پروردمش
وقت کشتن بر سر دار آمد و جلاد شد

♥ ♥ ღ ღ ♥ ♥


روزی پاک متولد می شویم و مسافتی به نام زندگی طی می کنیم
و روزی دیگر بدرود خواهیم گفت

♥ ♥ ღ ღ ♥ ♥

رویاهایم را با حقیقت زندگی گره نمی زنم
انتظار ابی ترین روزها را می کشم

♥ ♥ ღ ღ ♥ ♥
نباید شکست خورده و مغلوب،با بغضی در گلو
از پشت پنجره غروب افتاب را نظاره گر باشم
نباید در حسرت شهد شیرین زندگی
ثانیه ها را به ساعت ها تبدیل کنم
و بی آرزو خواب فرداها را ببینم
گر چه رو به رویم دریچه ای هست
که کلیدش را سهم من ندانستند
اما در برابر طوفان حوادث فقط می توانم
بر شانه های خسته خودم تکیه کنم
تا زمین صدای شکستنم را نشنود
برای رهایی،پر پروازی ندارم
اما احساسم به من می گوید
فردا همان رویایی است که دیروز در ارزویش بودم

♥ ♥ ღ ღ ♥ ♥


در حیرتم از مرام این مردم پست
این طایفه زنده کش مرده پرست
تا هست به ذلت بکشندش به جفا
تا مرد به عزت ببرندش سر دست

♥ ♥ ღ ღ ♥ ♥

فراموش کرده ای؛ آیا مرا، ای دلبر شیرین؟
و یا از چشمت افتادم، ای نگارین، یار دیرین
ای هزارین یاد تو در یک نگاهم
ای تو گرمین روحِ جسمِ سردِ داغدارم
“حسابم را نمی‌آیی تا یک‌شب یکسره سازیم”
وبا هم به سازیم و بنیادم براندازیم
ای گردابِ گورِ درد،ای آفتاب سرد
ای به عمقِ سینه‌ی پر دردِ یک مرد
چرا پیشم نمی آیی ؛ سراغم را نمیگیری
غمم را هردم افزایی ؛ نشان از من نمی جویی
یقین کز من نکردی غفلت ای جانم
نیفتادم ز چشمت ،که زیباتر شدم یارم
برس یک شب به فریادم
و فریادِ سکوتم را به فریادت بکن ساکت
که دریای پر جوشم شده دریاچه راکد
من اینجا خسته‌ام،دلتنگ ودل‌چرکین وغمگینم
هزاران زخم در من کرده اند وا لب
و حرم سینه ام چون تب
و سوسوی نگاهم سرد
ومرغ دل دهد هر آن ندای درد…
شنو یکدم تو نجوایم
ای ثنای درد جانکاهم
بیا در این واپسین نایم،
که بر لب آمده جانم
و چه خوش گفت
وحقا که به از ما گفت:
“ مردم از فتنه گریزند و ندانند که ما
به به تمنای تو در حسرت رستاخیزیم”

♥ ♥ ღ ღ ♥ ♥♥ ♥ ღ ღ ♥ ♥

شربتى از لب لعلش نچشيديم و برفت  

   روى مه پيكر او سير نديديم و برفت

گوئى از صحبت ما نيك به تنگ آمده بود 

   بار بربست و به گردش نرسيديم و برفت


بس كه ، ما فاتحه و حرز يمانى خوانديم

 وز پيش سوره ء اخلاص دميديم و برفت

عشوه دادند كه بر ما گذرى خواهى كرد   

 ديدى آخر كه چنين عشوه خريديم و برفت


شد چمان در چمن حسن و لطافت ليكن  

  در گلستان وصالش نچميديم و برفت

همچو حافظ همه شب ناله و زارى كرديم

كاى دريغا به وداعش نرسيديم و برفت

♥ ♥ ღ ღ ♥ ♥♥ ♥ ღ ღ ♥ ♥

 به طبيعت پيام عاشقانه بفرست

در روزگاران قدیم، مردم شگفت انگیز بودند: آنان به تمام جهان پیام عشق می فرستادند! هنگامیکه بامداد خورشید برمی آمد، دست روی سینه به خورشید خوشامد می گفتند:  چه با شکوهی! با مهر بی پایانت به ما نور و زندگی می بخشی.

و این پرستشی شرک آمیز نبوده است، بر پایه نادانی نبوده است، معنا داشته است، معنای بزرگی داشته است. برای کسی که سرشار از عشق خورشید باشد، کسی که با “مادر” خواندن رودخانه، سرشار از عشق شود، کسی که زمین را مادر خودش بخواند و از آن سرشار از عشق شود، بسیار دشوار خواهد بود که از کسی برای مدت فراوانی بدش بیاید. این شدنی نیست.

آنان مردمانی شگفت انگیز بودند که پیام های عاشقانه برای همگی طبیعت می فرستادند. آنان نیایش، عشق و پاکی را در همه جا می کاشتند. این چیزی است که به آن نیار داریم. اگر می خواهی دانه عشق در درونت جوانه بزند، نخستین چیز این است که باید به طبیعت پیام های عاشقانه بفرستی.

گل مر يم...
ما را در سایت گل مر يم دنبال می کنید

برچسب : ,♥_♥,♥ unicode,♥ ascii,♥ ☺ ♫✩★✔✖♞☢▲♛ϟ☀❥ codes,, ,instagram com,cprianos,♥ mangle the fox ♥,♥ alt code mac,♥ code,♥wolffia♥, نویسنده : nelkea بازدید : 251 تاريخ : يکشنبه 21 شهريور 1395 ساعت: 15:50